
پسری که فقط دو ماه بود که تازه مراسم نامزدی رو پشت
سر گذاشته بود و همه منتظر مراسم عروسیش بودند...امشب برای خودم بسیار
عزیز و تأثیر گذار بود،همصحبتی با پدرو مادری که عاشقانه پسر کوچکشون رو در
راه اهل بیت دادند و هیچ شکایتی ندارند...و وقتی از مادر پرسیدم اولین
باری که پسرتون گفت دوست داره که به سوریه بره و شما میدونستید این راه
برگشتی نداره،مخالفتی نکردید ؟ گفت: اصلاً،با افتخار رضایت دادم و پسرم
خیلی خوشحال شد...
تکمله: هی غر نزنینم که جوان های امروز با نسل جنگ فرق دارند! شهید عباس
دانشگر یه دهه هفتادیِ باشکوه بود،چیزی شبیه همون فرمانده های جوان جنگ...
